7راهکار مهم برای کنترل کودکان در فضای مجازی

“فرزندم با هوش است"، “با موبایل و تبلت بهتر از من کار می کند"، این دو جمله را اکثر افرادی که فرزندی در خانه دارند یا با خانواده هایی در ارتباطند که کودکی در خانه دارند، یا خود به زبان آورده اند و یا بسیار شنیده اند، شاید در ابتدا این جملات خوشایند باشند و در اصطلاح کودکان در این دوره هوشمند باشند اما اگر والدین آنها به ابزار کنترل فرزندان در رسانه های مجازی مجهز نشوند قطعا با دستان خود فرزندشان را وارد دنیایی کرده اند که جبران آسیب های آن بسیار سخت و سنگین است.
کودکان هوشمند، والدین ناآگاه را در چندی پیش با موضوع تهدیدات فضای مجازی برای گروه کودک و نوجوان منتشر کردیم و در ادامه پرونده گزارشی الفبای حضور در فضای مجازی بر طبق آنچه در گزارش قبل گفته شده چگونگی آموزش سواد رسانه ای به فرزندان را در این گزارش پیگیری خواهیم کرد.

در چند سطر بعد به شما والدین 7 سرفصل را ارائه خواهیم کرد تا علاوه بر اینکه یک پله دیگر در سواد مجازی ارتقا پیدا کنید بتوانید فرزندان خود را به گونه ای کنترل کنید که از این فضا به درستی استفاده کنند.

کودکان خود را همراهی کنید

در ابتدا همانطور که بر رفتار فیزیکی فرزند خود در فضای حقیقی، رفت و آمدها، نوع بازی، دوستان و … نظارت دارید در این فضا نیز نظارت دقیق تری داشته باشید، بر آنچه به عنوان محتوا و بازی کودکانه در اختیار فرزند شما قرار می گیرد دقیق باشید برای این کار بهترین و هوشمندانه ترین رفتار شما همراهی کودکان در خرید و انتخاب بازی های رایانه ای و موبایلی و … است که موجب می شود سواد رسانه ای آنها نیز افزایش یابد.

همه ما می دانیم کودکان در سنینی همچون دستگاه ضبط عمل می کنند و دائما در حال تقلید از دیگران به خصوص پدر و مادر خود هستند، در نتیجه اگر والدین از محتوایی نامناسب استفاده کردند در واقع به فرزندان خود نیز اجازه استفاده از محتوای نامناسب دیگری را داده اند پس ابتدا برای حفاظت از کودکانتان از خودتان شروع کنید.

در ابتدا گفتیم که آشنایی بیشتر کودکان از رسانه های دیجیتال و هوشمند نسبت به والدین خود نه تنها حُسن به شمار نمی رود بلکه آسیبی جدی در انتظار آن کودک است، این امر کنترل و تربیت کودکان را سخت تر خواهد کرد و والدین برای رسیدگی به فرزندشان مسیری دشوار را باید طی کنند، پس لطفا خود را به نحوه استفاد از رسانه های مختلف موبایلی و رایانه ای مجهز کنید و آشنایی کامل پیدا کنید.

تا این مرحله سه نکته نظارت، تقوا در استفاده از محتوا و آشنایی با رسانه ها را مرور کردیم، اما همانطور که استفاده از موبایل، تبلت و اینترنت بخش از زندگی روزمره همه ما شده است و کودکان نیز با این فضا درگیر هستند و انکار آنها برای عدم استفاده کار دشواری است پس بهتر است اگر به فرزندتان اجازه استفاده از برنامه ای را می دهید آن را به زبان ساده برایش تفسیر کنید و چرایی استفاده بازگو کنید.

تفکر انتقادی کودک خود را افزایش دهید

همچنین اگر نمی خواهید فرزندتان از برنامه ای استفاده کند نیز باید برایش به زبان ساده و شیوا توضیح دهید که چرا نباید از این برنامه استفاده کند با این کار علاوه بر کمک به رشد تفکر انتقادی فرزندانتان موجب می شوید کودکان در مواجهه با هر برنامه ای از خود این سوال را بپرسد که چرا باید این برنامه استفاده کند؟

همانطور که خواندید و البته حتما تجربه کرده اید کودکان به سرعت رفتار افراد را در ذهن ضبط می کنند و گفته شد که اگر محتوایی را می بینید که برای سن کودک شما مناسب نیست و این کار را در حضور او رعایت نکردید در واقع به او نیز مجوز دیدن داده اید اما اگر به هر دلیلی می خواهید محتوایی را مشاهد کنید که مناسب سن کودک شما نیست زمان مناسبی را برای این کار اختصاص دهید.

زمان بندی را فراموش نکنید، شاید یکی از موثرترین اقدامات شما برای کنترل کودکانتان در استفاده از فضای مجازی و موبایل و تبلت زمان بندی برای حضور در این فضا و میزان استفاده آنها از وسایل دیجیتال است البته این کار حتی می تواند برای به تماشا نشستن برنامه های تلویزیونی نیز صدق کند.

در هفتمین مرحله از آموزش سواد رسانه ای به کودکان برای اینکه فرزندان شما با هنجارهای خانواده آشنایی بیشتری پیدا کنند و در واقع از نوع رفتار شما به گونه ای تربیت شوند بهتر است گاهی با یکدیگر بازی های رایانه ای که برایشان مناسب است و موارد ذکر شده در بالا نیز در آن رعایت شده را انجام دهید، با یکدیگر فیلم و عکس ببینید و ….
فرزندان شما باید حس کنند که پدر و مادر در این فضا کنارشان هستند و این همراهی شما را در نوع تربیت یاری رسان خواهد بود.

از دسترسی مدیریت نشده که بیماریهای چشمی، آسیب به ستون فقرات، اختلال در خواب، اختلال در مکانیزم عصبی، انزوا، تنبلی مغز، کندی اندام های حرکتی و .. را در پی دارد غافل نشوید، همچنین شاید در ظاهر تصور کنیم که فرزندان ما از نسل تکنولوژی هستند اما یادگیری سریع و جدید در کوتاه مدت به مرور زمان بر کندی ذهن اثر گذار خواهد بود و مخاطراتی جدی را به دنبال خواهد داشت.

و در پایان؛
تکلیف همه والدین اینست که با آگاهی و کنترل اجازه حضور فرزندانشان را فضای مجازی اعم از استفاده از موبایل، تبلت، کامپیوتر، بازی های رایانه ای، تماشای تلویزیون و .. صادر کنند و همیشه این موضوع را برای خود تکرار کنند که کودکان در فضای مجازی هزاران کیلومتر با پدر و مادرشان فاصله دارند.

فتنه های بعد از غدیر

فتنه های بعد از غدیر
پیشگیری از انتشار فضایل علی(ع(
حقیقت آن است منافقانی که پیرامون پیامبر را احاطه کرده‏بودند و گاه خویشتن را به پیامبر منسوب می‏دانستند، از دیربازهرگاه رسول خدا(ص) می‏خواست از فضایل علی(ع)حقیقتی نقل کند به‏ شیوه‏های مختلف از انتشار آن جلوگیری می‏کردند. در صحیح بخاری ومسلم دهها روایت نقل شده که در همه آنها چنین آمده است: چون‏ سخن پیامبر بدینجا رسید عده‏ای فریاد کردند یا تکبیر گفتند ونگذاشتند حضرت سخنش را به پایان برساند. این توطئه‏ها چنان‏ نیرومند بود که در باز گشت از حجه‏ الوداع چون آیه «یاایهاالرسول‏» نازل شد، رسول خدا(ص) نخست در ابلاغ آن به مردم ‏درنگ کرد. زیرا بیم داشت که ریاست جویان فرصت طلب با اعتراض،مانع پذیرش عمومی شوند یا توطئه‏ای علیه وی به اجرا گذارند. بدین منظور، نوید الهی بر پیامبر نازل گردید که: «والله ‏یعصمک من‏ الناس‏» تو ماموریت‏ خویش را به انجام رسان ودر هر حال خداوند تو را از (شر توطئه‏های) مردم حفظ خواهد کرد.
با این حال، پس از ابلاغ پیام، چهارده تن از همراهان حضرت باهم‏ پیمان بستند که هرطور شده نگذارند خلافت پس از رسول خدا(ص) به‏علی(ع) برسد. آنگاه طرح ترور پیامبر را قبل از رسیدن به مدینه‏ به اجرا گذاشتند که بی نتیجه ماند.

دستهای توطئه
شمار حاضران در غدیرخم حدود صد هزارتن یاد شده است. عددافرادی که در آن واقعه حضور داشتند و به مدینه بازگشتند بسیارکمتر از این رقم بود. در این میان، برخی زن و عده‏ای سالخورده‏ بودند و در هیچ یک از صحنه‏ های اجتماعی حضور نداشتند تا نقشی‏ ایفا کنند. گروهی نیز منافقان و ریاست طلبانی بودند که عهدبسته بودند بکوشند زمامداری پس از پیامبر(ص) به علی ‏بن ‏ابی‏طالب(ع) منتقل‏ نشود. بخوبی معلوم است که این گروه فرصت ‏طلب به طور طبیعی می‏کوشیدند تا آنجا که ممکن است ‏با تبلیغ،توطئه، تهدید یا تطمیع، شاهدان ماجرای غدیر را به سوی خویش ‏جلب کنند و یا دست کم به بی‏طرفی وادارند. چنانکه حوادث پس ازرحلت رسول خدا نشان داد اغلب شاهدان غدیر طرفدار خلفا شدند یادست کم بی‏طرف ماندند.
با همه اینها، از آنجا که خفقان آن ایام‏ بسیاری از حوادث آن روزها را پنهان داشته یا دگرگون ثبت کرده ‏است، بعید نیست عده ‏ای سر به مخالفت‏ برداشته و سرکوب شده‏ باشند. چنانکه شواهدی نیز این امر را تایید می‏کند. وقتی نقل‏ حدیث پیامبر پیرامون مسایل اخلاقی و احکام برای مدت صد سال‏ ممنوع باشد، طبیعی است که اخبار سیاسی و اجتماعی آن دوران همه‏ به سختی به نسل بعد منتقل شود و چه بسا گروههایی از مردم مدینه با یاد آوری غدیر به مخالفت ‏با غاصبان حق علی‏بن‏ابی‏طالب(ع) پرداخته، سرکوب شده باشند.

موضع گیری مردم
اهالی مدینه در برابر منزلت الهی و سیاسی علی‏ بن ابی‏ طالب‏ چند گروه بودند. کسانی چون مقداد و سلمان وابوذر تا پایان ازجانبداری خود دست‏بر نداشتند و تا امام با مخالفان خود بیعت ‏نکرد تن به بیعت ندادند. بعد از آن نیز پیوسته زیر نظر بودندو گاه با شکنجه به سکوت واداشته می‏شدند.
گروهی سازمان یافته‏ دیگری بود که به دلایلی که بر خواهیم شمرد در انتظار رحلت‏ پیامبراکرم(ص( به سر می‏بردند تا حکومت را به دست‏گیرند.
جمعی‏ نیز مسلمانان عادی بودند که چندان به امور سیاسی و اجتماعی‏ کاری نداشتند و ایمان به اسلام نزد آنها جز ترک برخی گناهان وانجام بعضی واجبات مفهوم دیگری نداشت. اینان اغلب از مقام شامخ امامت و وجوب پیروی از امام- بدان حد که ما امروز معتقدیم- چیزی نمی‏دانستند. چنانکه گاه به فرمانهای رسول خدا (ص) نیز کم ‏توجهی می‏کردند و چنین می‏پنداشتند که تخلف از فرمانهایی که در بردارنده حکمی از احکام شرع نیست، بی مانع است.
بر این اساس، نمی‏توان سهل‏ انگاری این گروه از مردم را به عمد و از روی عناد دانست. وقتی گروهی بتواند در کمتر از چند ساعت ‏به حکومت دست‏یابد و بر اوضاع مسلط شود، آرام کردن و همراه ساختن این مردم با خود برایش دشوار نیست.
پیامبر(ص) از دنیا رفت ‏در حالی‏که در باره حق ما اقدام فرموده بود و به اطاعت ما فرمان داده و ولایت ما را واجب کرده بود و به مردم خبر داده‏ بود که ما صاحب اختیارتر از خود آنها بر ایشانیم و دستور داده‏ بود که حاضرانشان به غایبان برسانند. آنان بر ضد علی(ع) متحد شدند. آن حضرت هم با آنچه پیامبر(ص)در باره او فرموده بود و عموم مردم شنیده بودند، در مقابل ‏آنان استدلال کرد
حرکتهای مرموز
روز رحلت پیامبر در مدینه را باید شدیدترین ایام حزن وحیرت مسلمانان یاد کرد. در آن روز، جز عده ‏ای که در کمین چنین‏ فرصتی به سر می‏بردند، بقیه سخت گرفتار ماتم و بهت گشته،بیمناک آینده خود و اسلام بودند. آن روزها عده‏ ای ادعای پیغمبری‏ کرده، در پی فرصتی برای حمله به مدینه بودند. گروهی از قبایل‏ غیر مسلمان شبه جزیره یا کشورهای همسایه نیز با این فرصت‏ طلبان، هم انگیزه و هم رای بودند.
در این زمان، عاقلانه‏ ترین‏ کاری که به ذهن مردم ساده اندیش می‏رسید این بود که در مقابل ‏ناآرامیهای احتمالی شهر، آرامش و انزوا اختیار کنند و نامطمئن‏ از پیروزی کسی، به مخالفت ‏با دیگری برنخیزند. این مردم هنوزسابقه جنگهای داخلی عرب را از یاد نبرده بودند که گاه برای به‏دست آوردن چراگاه حیواناتشان سالها به کشتار یکدیگرمی‏پرداختند.
سر در گمی مردم مدینه در آن روز وصف نشدنی است. وفات پیامبر برای بیشتر مردم کاملا در باور نمی‏گنجید; تا آنجاکه انکار وفات او ممکن می‏نمود. در این موقعیت، برای فرصت‏ طلبان، بهترین زمان برای نیل به بزرگترین مقاصد سیاسی فراهم ‏بود، به خصوص اگر از سالها پیش در اندیشه این روز به سرمی‏بردند و برایش نقشه داشتند.
جز توطئه‏گران هیچ مسلمانی باورنمی‏کرد که عده‏ ای در آن ساعات، پیکر مطهر پیامبر(ص) را بی غسل‏و کفن رها کرده، به دنبال اخذ رای و بیعت‏ برای ریاست‏ خودباشند. شاید هم می‏اندیشیدند اگر کسی در پی این مقاصد باشد، جزشرمساری و شکست چیزی به دست نمی‏آورد. افزون بر این، آن گونه‏ هم دورنگر و چاره اندیش نبودند تا حرکتهای مرموز را بزودی‏ شناسایی کنند و برای جلوگیری از آن، تصمیم فوری گیرند.
برای ‏آنها نیز که به منزلت اهل‏ بیت(علیهم السلام) و امیرمومنان(ع)آشنایی داشتند باور اینکه عده‏ای اندک بخواهند بر مناصب آنان‏ تکیه زنند، بسیار دور و دشوار بود; حتی تا مدتها کسانی ‏نمی‏توانستند بپذیرند که فرزند ابوقحافه زمامدار مسلمانان شده‏ است و فرزند ابوطالب عزلت نشین خانه. یعقوبی می‏نویسد: چون‏ جنجال بیعت ‏با ابوبکر بالا گرفت، «براء بن عازب‏» با تعجب وحیرت به خانه بنی‏ هاشم آمده، گفت: باابوبکر بیعت‏شد! آنان‏ گفتند: مسلمانان در غیاب ما چنین نخواهند کرد. ما به محمد(ص)سزاوارتریم. پس عباس گفت: به خدای کعبه، چنین کردند! ابن‏ابی الحدید می‏نویسد: در همان روزهای سقیفه کسی از بستگان‏علی(ع) اشعاری در مدح او سرود که ترجمه آن چنین است: هرگز فکرنمی‏کردم رهبری امت را از خاندان هاشم واز امام ابوالحسن سلب‏کنند…

تبریک عید غدیر

عید غدیر بر طلاب مبارک باد

نشست اخلاقی

واحد فرهنگی مدرسه علمیه خواهران فاطمه الزهرا(س) جنت شهر برگزار کرد.

نشست اخلاقی

سلسله نشست اخلاقی با موضوع معرفت نفس و سخنرانی «حجت السلام اصغر عزیزی» در جمع طلاب مدرسه علمیه خواهران فاطمه الزهرا(س) جنت شهر برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری-اطلاع رسانی حوزه‌های علمیه خواهران، در سلسه نشت‌ها «حجت الاسلام اصغر عزیزی» استاد حوزه ومبلغ به بیان راه‌های شناخت نفس پرداخت و گفت:برای شناخت و کسب معرفت ابتدا باید مسیر و هدف مشخص شود وپس ازآن انسان تمام افعال و کردارش را در مسیر هدف خود قرار دهد و زمانی که هدف خداوند باشد انسان تمام نیاز‌های خود را در مسیر انسانیت یعنی کمال انسانی قرار میدهد

وی افزود: یکی از گام‏‌های نخستین در راه اصلاح نفس وتهذیب اخلاق و پرورش ملکات والای انسانی، خودشناسی است. انسان از طریق خودشناسی به کرامت نفس و عظمت خلقت بزرگ الهی و اهمیت روح آدمی که پرتوی از انوار الهی است، پی می‌برد و از همین راه خالق خویش را شناخته و مسیر عبودیتش را طی می‌‌کند.

استاد حوزه افزود: این حدیث می تواند اشاره به «برهان فطرت» داشته باشد، یعنی هرگاه انسان به زوایای قلب خود و اعماق روح خود پی ببرد، نور الهی و توحید که در درون فطرت اوست، بر او آشکار می شود، و از «معرفة النفس» به «معرفة الله» می رسد، بی آن که نیازی به دلیل و استدلال داشته باشد

وی با استناد به این حدیث شریف گفت: تنها مربی این مسیر خود خداوند است.

1 2